خاطرات تکاندهنده تکتیراندازی که پایش را در خونینشهر جا گذاشت | هنوز در خرمشهرم
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۷۹۸۳۶
به گزارش همشهری آنلاین، وقتی فوتبال آنها را نگاه میکند روزهای کودکی را به خاطر میآورد که چقدر در کوچهپسکوچههای محله سیزده آبان به توپ پلاستیکی شوت زده است، آن موقع درست همسن وسال این پسرها بوده. حالا سالهاست که پایش به توپ نخورده و فقط شاهد ورزش مورد علاقهاش بوده است اما امروز حسرت نمیخورد که چرا دیگر پاهایش او را یاری نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
می گوید وقتی در عملیات آزادسازی خرمشهر اختیار پایش را از دست داد، اختیار دلش را به دست گرفته در همان ۱۵ سالگی. او خود را متولد سال۱۳۶۱ میداند، متولد روزی که در عملیات بیتالمقدس جانباز ۷۰درصد و قطع نخاع شد. با گذر زمان و گفتن تاریخ حوادث، تولد و... میانهای ندارد. میگوید: «من هیچوقت روزهای رفته را حساب نمیکنم. همه چیز را در لحظه میدانم. همه چیز پیش روی ماست.»با یک حساب سر انگشتی میتوان دریافت که او متولد ۱۳۴۶ است. حسن صادقی جانباز عملیات آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد سال ۱۳۶۱، یادآور روزهایی است که در تقویم امسالمان یعنی روز جانباز و روز آزادسازی خرمشهر قرین شدهاند.
تکتیر اندازم بودمهنوز آخرین عملیاتی که در آن شرکت کرد را خوب در خاطر دارد. اینطور برایمان تعریف میکند: «تک تیرانداز بودم در تیپ محمد رسولالله(ص). دستور داده بودند باید پیشروی کنیم. بعد از اینکه هوا رو به تاریکی رفت، تیپ ما پیشروی را در خاک اشغال شده شروع کرد. هنوز یک کیلومتر پیش نرفته بودیم که آسمان بارانی شد و سر تا پای همه بچهها خیس و گلی شده بود. شاید به دلیل بارانی بودن هوا بود که عراقیها فکر نمیکردند کسی بتواند در این موقعیت به آنها نزدیک شود. همه جا آرام بود. با روشن شدن هوا ناباورانه متوجه شدیم در فاصله ۵۰متری گردان زرهی آنها قرار گرفتهایم. روبهروی ما تانکها به صف شده بودند، هیچ راهی نداشتیم. ما هم غافلگیر شده بودیم. برای چند دقیقه روی بچههای ما آتش گلوله بارید، بچهها شروع کردند به تکبیر گفتن و همه با هم فریاد میزدیم (الله اکبر) به یکباره تانکها عقبنشینی کردند و باز هم سکوت حاکم شد.»
او ادامه میدهد: «من از فرط خستگی همانجا که سنگر گرفته بودیم، خوابم برد. نزدیک ظهر بود که با صدای همهمه بیدار شدم. تانکها خیلی به ما نزدیک شده بودند. همینطور آتش بود که روی سر ما میریخت، پر پر شدن دوستانم را میدیدم، آنها همینطور جلوی چشمانم روی زمین میریختند. آرپیچیزن گروه کنارم بود. دیدم موشک ندارد و در فاصله ۲متری من موشک آرپیچی افتاده، رفتم که موشک را بردارم، احساس کردم از وسط کمرم ۲ نیمه شدم و آن موقع لحظه تولدم بود.
هرجا را نگاه میکردم به نظرم هیچکس زنده نبود. چند ساعتی بیحرکت همانجا بودم تا آمبولانس آمد. راننده به من اشاره کرد: «پاشو بیا تو ماشین.» گفتم نمیتونم و او دوید مرا به سرعت در آغوش گرفت و به بیمارستان منتقل کرد. هیچوقت چهره آن مرد از ذهنم پاک نمیشود. خوشحالم که خداوند به من فرصت داد تا اینگونه زندگی کنم. قشنگترین لحظه زندگیم وقتی بود که در آسایشگاه معلولان مارش آزادسازی خرمشهر را با صدای خاطرهانگیز کریمی شنیدم که خرمشهر، شهر خون آزاد شد.»
جانباز اهل قلمحسن صادقی تاکنون ۲مرتبه جایزه جانباز اهل قلم را در کشور از آن خود کرده است. او بیش از ۲۰ کتاب نوشته که تاکنون ۲ کتاب از او به نامهای تصویر خدا و جادوی اندیشه با کمک انتشارات جهاد دانشگاهی تهران به چاپ رسیده است. او میگوید: «کتابهای زیبای خفته و آیین خوشبختی در شرف چاپ است. پیش از این یکی از اشکالاتی که بر کتاب زیبای خفته گرفته میشد، تشابه نام آن با رمان خارجی معروف زیبای خفته بوده است، مدتها طول کشید تا صاحبنظران را متقاعد کنم که منظور از (زیبای خفته) انسانهایی هستند که با زیبایی خلق شدهاند و در خوابند.»
انگیزه او از نوشتن کتابها برمیگردد به سالهای پیش. وقتی در کتاب تصویر خدا گفتوگوهای درونی خود را با خداوند به نگارش در آورد، فکر نمیکرد آنقدر مورد توجه خواننده قرار بگیرد. خوانندگان جوان کتاب، از او وقت مشاوره میگرفتند چون با خواندن کتاب بعد معنوی روحشان بیدار شده بود. از همان روزها بود که نام حسن صادقی در کنار کارشناسان مشاوره تأثیرگذار منطقه۲۰ درخشید و هم اکنون نیز از مشاوران خانوادگی در مجموعه ورزشی جانبازان قمر بنی هاشم(ع) است.
به جوانان خوشبینمهدف او آشنا کردن جوانها با ضمیر و روشنی روحشان است. او میگوید: «اگر آن روزها ما در مقابل دشمن بودیم و میجنگیدیم تکلیف روشن بود اما امروز جوانهای ما نیز در جنگند. جنگ بین روشنایی و تاریکی. جوانهای ما باید تلاش کنند، نور ایمان را در قلبشان زنده نگه دارند و چون ما از یک مسیر طی شده آمدهایم میتوانیم به آنها کمک کنیم و در حال حاضر با کمک نوشتار وکتابهایم سعی میکنم این رسالت را به پایان برسانم.» صادقی میگوید: «سعی کنیم به جوانهایمان با هر ظاهری که دارند خوش بین باشیم. من بهعنوان جانباز همیشه مورد احترام جوانها بهخصوص اهالی محلهام بودهام.»
ایثار در خانوادهام موج میزندحسن صادقی تنها جانباز خانواده نیست، اکبر و اصغر صادقی نیز ۲برادر جانباز دیگر او هستند. کاظم و قاسم نیز از دیگر برادرهای او به درجه شهادت نایل شدهاند. صادقی از صبر و استقامت مادر میگوید که ۵ فرزند خود را به جبهه فرستاده و سالها در سایه ایمان، عمر با عزت داشته و دهه ۸۰ زندگی را در سلامت میگذراند. حاج حسن میگوید: «بچه آخر خانواده بودم و هنوز برای مادر تهتغاری به حساب میآیم. از توجه بیاندازه مادرم گاهی من هم احساس کودکی میکنم.»
اضافه میکند: «من با دعای گشایشی که مادرم به من یاد داده بود، فرصت پیدا کردم که در سن ۱۵ سالگی به جبهه بروم. دعای گشایش را در مسجد محله میخواندم تا مرا به جبهه ببرند و من با ایمان به دعایی که زیر لب زمزمه میکردم لباس رزم پوشیدم، لباسی که آرزویش را داشتم.»
حسن صادقی دانشآموخته رشته جامعهشناسی در دانشگاه تهران ورودی سال ۱۳۷۰ است. از همان موقع که با همسرش همکلاسی بود، قرار ازدواج گذاشتند. این در حالی بود که حسن صادقی جانباز ۷۰درصد و قطع نخاع بود. اما میان آن ۲ فقط ایثار و عشق بود و بهرغم مخالفتهای پدر همسرش بر خواسته خود پافشاری کردند. صادقی میگوید: «ما در کمال سادگی فقط با ۳۰هزار تومان در منزل پدریام زندگی را آغاز کردیم. مهریه او اندک بود و مهمتر از همه اینکه حدود ۲۲سال است، مادرم با خانواده ما زندگی میکند و همیشه احترام متقابل بین مادر و همسرم برقرار بوده است. ثمره ازدواج ما یک دختر و یک پسر است. من خوشبختم. در اطرافم آدمهایی هستند که خودشان را وقف من کردهاند.»
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰در تاریخ ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
کد خبر 783408منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: آزادسازی خرمشهر زیبای خفته حسن صادقی جوان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۹۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حضور مرد سرشناس و بانفوذ در پرونده قتل چشمآبیها | زوایای جدید از قتل تکاندهنده یک مرد در بزرگراه + تصاویر بازسازی صحنه قتل
به گزارش همشهری آنلاین، ماجرای این جنایت وحشتناک که به اختلافات قدیمی و ریشه دار ملکی در منطقه کورده و پیچ ساغروان گره خورده است، هنگامی رمز گشایی شد که چند فیلم از صحنه درگیری هولناک حاشیه بزرگراه آسیایی مشهد در اختیار مقام قضایی قرار گرفت که توسط شهروندان فیلمبرداری شده بود. از سوی دیگر نیز تصاویری از صحنه جنایت ضمیمه پرونده جنایی شد که توسط راننده پژو (مقتول) به ثبت رسیده بود.
در همین حال دوشنبه گذشته با دستور قاضی دکتر صادق صفری (بازپرس ویژه قتل عمد) ۵ متهم این پرونده به محل وقوع جنایت در نزدیکی پیچ ساغروان هدایت شدند و مقابل دوربین قوه قضاییه به تشریح زوایای جدیدی از این جنایت تکان دهنده پرداختند. آن ها که با مشاهده اسناد و مدارک انکار ناپذیر چاره ای جز بیان حقیقت نداشتند به داستان سرایی های گذشته پایان دادند و هر کدام چاقویی را به دست گرفتند که روز حادثه خونبار،آن را در اختیار داشتند. لحظاتی بعد ۳ چاقو از روی کاپوت خودرو برداشته شد و یکی از متهمان نیز چماقی را به دست گرفت که آن روز با آن ضرباتی را بر پیکر راننده پژو (مقتول)فرود آورده بود.
کشف جسد دست و پابسته زن ثروتمند در کمد | خدمتکار خانه دستگیر شد آزار زنان در مراسم ترحیم؛ متهم به مادرمرده هم رحم نکرد | مرد موطلایی از طعمهها فیلم سیاه میگرفتامنیت کامل در محل واکاوی قضایی این پرونده جنایی برقرار بود و متهمان در فضایی آرام چنان جزئیات وقوع قتل در حاشیه بزرگراه آسیایی را بازگو کردند که دیگر جای سوالی هم برای وکلای مدافع باقی نماند!
در همین حال برخی از متهمان، دخالت های غیرکارشناسی برخی از افراد و نیروهای محلی برای ایجاد صلح و سازش در میان آن ها را از دلایل اصلی شدت اختلافات دانستند و مدعی بودند که اگر به شیوه قانونی برای حل اختلافات ملکی ادامه می دادند این جنایت وحشتناک رخ نمی داد.
درمیان متهمان این پرونده یکی از افراد سرشناس و پرنفوذی نیز وجود دارد که در یکی از قوای سه گانه کشور مشغول کاربود!
در این شرایط، بررسی های قضایی و کنکاش های تخصصی قاضی صفری درباره چگونگی وقوع این حادثه دلخراش نشان داد تعدادی از اهالی یکی از روستاهای منطقه گلمکان از مدت ها قبل درگیری های زیادی به خاطر اختلافات ملکی داشتند تا این که روز چهاردهم فروردین ،۴برادر و فرد دیگری به نام علیرضا در حالی که سوار بر دو دستگاه خودروی سمند بودند به تعقیب جوان پژو سواری به نام «قاسم-د»پرداختند تا بار دیگر از او زهر چشم بگیرند. «قاسم» نیز که متوجه تعقیب آن ها شده بود برسرعت پژو افزود تا از چنگ آن ها بگریزد ولی هنگامی که وارد بزرگراه آسیایی شد و به سمت مشهد پدال گاز را فشرد ناگهان راننده سمند از پشت سر به او رسید و با یک حرکت وحشتناک، کنترل فرمان را از دست جوان پژو سوار خارج کرد.
خودروی پژو که به آن سوی جاده منحرف شده بودپس از برخورد با جزیره میانی بزرگراه (آیلند) واژگون شد و پس از غلتیدن کف آسفالت در حاشیه جاده افتاد. در این هنگام راننده پژو که می دانست در چه مخمصه ترسناکی قرارگرفته است خود را از درون خودرو بیرون کشید و با پای پیاده پا به فرارگذاشت اما در این لحظه سمند دیگر تعقیب کنندگان از راه رسید و او را در حال فرار نقش بر زمین کردند. در یک چشم بر هم زدن ناگهان ۴ برادر چشم آبی به همراه یکی دیگر از اهالی که او را فردی شرور معرفی می کردند،از خودرو بیرون پریدند و با چماق و چاقو به جان راننده پژو افتادند. آن ها با ضربات متعدد چاقو و چوب،جوان ۳۲ ساله را هدف گرفتند و بی رحمانه تیغه چاقو را بر نقاط مختلف پیکر خون آلود وی وارد کردند.
در حالی که برخی از اهالی محل و رهگذران از این صحنه دلهره آور فیلم می گرفتند، برادران چشم آبی، پیکر خون آلود «قاسم-د» را رها کردند و از صحنه حادثه گریختند. طولی نکشید که پیکر نیمه جان راننده ۳۲ ساله پژو به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافت اما او بر اثر عوارض ناشی از اصابت چوب و چاقو جان سپرد. این گونه بود که قاضی شعبه۲۰۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد وارد عمل شد و به تحقیق در این باره پرداخت.
با لو رفتن ماجرای قتل در پی اختلاف ملکی،گروهی تخصصی از کارآگاهان به سرپرستی سروان عظیمی مقدم (افسر جنایی آگاهی خراسان رضوی) رصد های اطلاعاتی را برای دستگیری متهمان آغاز کردند و بعد از بازداشت دو تن از متهمان،بقیه افراد مرتبط با این پرونده جنایی که حلقه محاصره را تنگ تر می دیدند،خود را تسلیم قانون کردند و درحالی به تشریح زوایای مختلف این جنایت هولناک پرداختند که قاضی دکتر صفری،فیلم هایی از صحنه جنایت را برای آنان به نمایش گذاشت. از سوی دیگر نیز راننده پژو (مقتول)با نصب دوربین روی داشبورد خودرو و یقه پیراهنش، صحنه هایی از قتل خود را به تصویر کشیده بود که همه این اسناد محکمه پسند ضمیمه پرونده شد و بررسی های قضایی در این باره ادامه یافت.
بازسازی صحنه قتل در برگراه آسیایی مشهد - پرونده چشم آبی ها کد خبر 847125 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران